دوبیتی
11 آذر 1396
X

از آن روزی که چشمم بر تو افتاد

دلــم لــرزید و دینم رفـت بـر بـاد

شدی لیلی شدم بیمار و مجــنون

تـو شیرین مـن و من مِثلِ فـرهاد

27 آبان 1396
X

جهان ای روله جان از آه لرزید

زمین و آسمــــان و مــاه لرزید

ثلاث و ازگله در غـم فرو رفت

شبانگاهی کــه کرمانشاه لرزید

9 آبان 1396
X

گـلِ ســرخ و سفیــدم دل ندارد

درون کـــــوچه ای منــزل ندارد

خیـالش دائـم از مـن می گـریزد

دویدن در پی اش حاصل ندارد

2 آبان 1396
X

زبون دیدی نگاه سنگی ام را

نپـرسیدی دلیـل منـگی ام را

غــــروب ممتــد آدینـــه داند

جـواب اینهمـه دلتنگی ام را

16 مهر 1396
X

گوارا شربتِ شیرینِ شاتوت

بریزد‌ ‌ از لبت ‌ بارانِ یاقوت

ولی ترسم که اسرائیلِ چشمت

زند آتش به جولان تا به بیروت

12 مهر 1396
X

جوانی رنگ ِ شاد ِ خاطـرات است

که در دنیائی از رؤیا محاط است

فــــــرآینــــد ِخیــالات ِ طــــلائی

فـــراتر از حــــدود ِ کائنات است

9 مهر 1396
X

به غیر از درد بی درمان نبودی

بـه جز اندوه ِ بی پایان نبـودی

دراین دنیای فانی هرچه بودی!

رفیق ِ یکدل و یک جان نبودی

8 مهر 1396
X

نشد راضی بـه دیدارم دوباره

کـــه ریزد بر شب تارم ستاره

مگـر یابـم شب قدر و تـوسل

وصالش را به ورد و استخاره

3 مهر 1396
X

دوبـاره بـــرگ هـــا در راه پائیـــز

به خــــود پیچیده اند از آه پائیز

درون کلبـــه می آیـد بـــه گـوشم

صدای خش خش از درگاه پائیـز