2 آبان 1397
دور از خطر وسوسه در پرسه زدن ها
با شعر و غزل دل ببر از پسته دهن ها
شیراز به ذهنت رسد از خطه ی خاطر
با دیدن دنیایِ گل و جلوه ی زن ها
واکن نفس پنجره ها را که خوش آید
در سینه ات از باغ ارم بوی سمن ها
بازار وکیلش که پر ازحور بهشتی ست
مملو شود از گسترش عطر بدن ها
در شهرِ پر از غنچه برازنده نباشد
نرگس شود آزرده دل از دود ترن ها
ای زاغک دون مرتبه نوروز کبوتر
روزیستکه برچیده شودنسل زغن ها
ازمنزلت حافظ و سعدیست که عمری
گلواژه شکوفا شود از نغزِ سخن ها
زد باد صبا شانه دمادم که رها شد
بر شانه ی بانو عسلم چین و شکن ها