28 مهر 1392

سابقا تصویری از او در نگاه من نبود
جز غبار و جز سرابی در پگاه من نبود

میوه ی لرزان او در من هوس افکنده بود
چیدن سیبی ز اندامش گناه من نبود

آن کمان ابرو که داردجلوه بر آیینه ها
گاهی از روی ترحم دادخواه من نبود

نازک اندامی که از من دل به آرامی ربود
سایه ی گیسوی او گاهی پناه من نبود

محو و سرگردان شدم در پای آن لیلی صفت
سوی صحرا می دویدم مهر و ماه من نبود

هر زمانی پیش چشمم غنچه ی گل می شکفت
گریه و افسوس و حسرت جز به آه من نبود

منحرف گشتم در عشقش از صراط مستقیم
در سرشتم رفتن از بی راهه راه من نبود

بی سبب بیرونم انداختی عسل از خانه ات
دیگری شاید خطا کرد اشتباه من نبود