8 تیر 1396

ظالم از حد بگذراند در وطن بیداد را
انـدکی سکنا نکــن شهــر ِخــراب آباد را

دشمن آگاهی از سنگین دلی گاهی نداد
با مسلسل در خیابان فرصت ِ فـریاد را

با قـوای قهـریه در هر وجب آتش زدند
لشکر  ِ جهل و سیاهی باغِ  استعداد را

همچنان با نفیِ آزادی خدای‌ سوت‌وکور
سال ها بگرفته از  ما نغمه های شاد را

ای خدای  زنبق  و لاله  مرا  عمری بده 
تا ببینم با دو چشمم مـــرگِ استبداد را

تار‌ وپودِجسم‌ بدخو را به کرکسهادهید
خـاک میهـن بـر نتابـد لاشـه ی جـلاد را

نازنین بانو عسل‌ اعجازِ سیلِ اشک و آه
بی خبر در هـم بپیچد خـانه ی بیداد را