6 مهر 1392

آخر از فاصله ها فصلِ غم انگیز رسید
لاله ها زرد شد و نوبت پاییز رسید

نَبوَد جای تامل که درنگی بکنی
حمله ور گشت مغول لشکر چنگیز رسید

برگی از باد خزان جان بسلامت نبرَد
موسم بیدلی و موعد پرهیز رسید

باغبان گشته غمین در اثر حادثه ها
این همه فاجعه از فصل بلاخیز رسید

آخرای شاخه ی گل خاطره ای بود و گذشت
آن دو روزی که به ما بوی دلاویز رسید

مژده ای دل که درین عاشقی و بی خبری
نامه ی شمس من از خطه ی تبریز رسید

مبتلا بودم و عشقش به دلم خیمه زده
لطف بی حد عسل بر من ناچیز رسید