9 مهر 1397

ارمغان آورده  غم  را  روضه یِ کلّاش ها
خنده ها ماسیده عمری بر لبِ  بَشّاش ها

پر بگردد از تملق روز و شب در کاخ ظلم
کاسه های کاسه لیسان همچنان ازآش ها

در نبودِ  روشنایی  بر  سرم  پر  می زنند
جایِ پرواز پرستو‌  فوجی  از  خفاش ها

بذر غیرت را بپاش از هـر طریقی تا مگر
جای گندم را نگیرد بوته ی خشخاش ها

ایده ی ولگردها را هرزگی پر کرده است
راه تنگ کوچه ها  را پرسه یِ اوباش ها

راهیان کوی افسوسیم و‌ باهم چیده ایم
از درخت‌  نا  امیدی  میوه یِ  ایکاش ها

زاغ ِ پیر قصه میداند که با دستور جغد
لانه ی هر بلبلی ویران شد از کنکاش ها

حامیانِ  بسط  قانونیم  ولی  بانو  عسل
می رسد بـوی فساد از محضر عیاش ها